|
خدا می بیند...God sees جوانا! رهِ طاعت امروز گير×كه فردا نيايد جواني زپير
|
 ويل دورانت مي نويسد :
« اگر زني به نقض قانون يهود مي پرداخت چنانچه
مثلاً بي آنكه چيزي بر سر داشت به ميان مردم مي رفت
و يا در شارع عام نخ مي رشت يا با هر سنخي از مردان
درد دل مي كرد يا صدايش آن قدر بلند بود كه
چون در خانه اش تكلم مي نمود همسايگانش
مي توانستند سخنان او را بشنوند ، در آن صورت
مرد حق داشت بدون پرداخت مهريه ي او را طلاق دهد . »
ويل دورانت ، تاريخ تمدن ، ج 4 ، ص461
www.javani.loxblog.com
برچسب‌ها: [ 20 / 11برچسب:ويل دورانت,تاريخ تمدن ,بدون پرداخت مهريه,مرد حق داشت,همسايگانش مي توانستند سخنان او را بشنوند,قانون يهود,بي آنكه چيزي بر سر داشت,, ] [ 20:6 ] [ oroojloo ]
[
زنان توانگران تاجهاي زرين يا روسريهاي زربفت مي پوشيدند
يا گيسوانشان را با نوارهاي زرين مي بافتند ، اما زنان با آزرم
و محجوب دستمالي از پارچه هاي لطيف به سر مي افكندند
و در زير چانه گره مي زدند .
ويل دورانت ، تاريخ تمدن ، ج 6 ، ص 36 8
برچسب‌ها: [ 18 / 11برچسب:تاريخچه ي حجاب,حجاب در آلمان باستان,ويل دورانت , تاريخ تمدن , ج 6 , ص 36 8,دستمالي از پارچه هاي لطيف,زنان با آزرم و محجوب,, ] [ 22:41 ] [ oroojloo ]
[
« پس از داريوش مقام زن مخصوصا در طبقه ي ثروتمندان تنزل پيدا كرد .
زنان فقيرچون براي كار كردن ناچار از آمد و شد در ميان مردم بودند
آزادي خود را حفظ كردند ولي در مورد زنان ديگر گوشه گيري
زمان حيض كه برايشان واجب بود رفته رفته امتداد پيدا كرد و
سراسر زندگي اجتماعي شان را فراگرفت ، و اين امر خود مبناي
پرده پوشي درميان مسلمانان به شمارمي رود . زنان طبقات بالاي
اجتماع جرأت آن را نداشتند كه جز در تخت روان روپوش دار ازخانه
بيرون بيايند و هرگز به آنان اجازه داده نمي شد كه آشكارا با مردان
آميزش كنند . زنان شوهردار حق نداشتند هيچ مردي را ولو پدر يا
برادرشان باشد ببينند . در نقش هايي كه از ايران باستان برجاي مانده
هيچ صورت زن ديده نمي شد و نامي از ايشان به نطر نمي رسد ... »
ويل دورانت ، تاريخ تمدن ، ج1 ، ص434 - 433
برچسب‌ها: [ 18 / 11برچسب:ويل دورانت , تاريخ تمدن , ج1 , ص434 - 433-حجاب, حجاب در ايران باستان,ايران باستان,پس از داريوش , گوشه گيري ,زنان شوهردار حق نداشتند ,صورت زن ,, ] [ 22:17 ] [ oroojloo ]
[
|
درباره وبلاگ  تقدیم به همه ی جوانانی که تصمیم دارند بهار عشق را در بهار عمر آغاز کنند و آن را به دست خزان پيري نسپارند و بهار عمر را در بهار عشق به خداوند در هم تنيده و در اين بهارِ بهاري،مرواريد وصال را در كلبه ي قلب خود محفوظ نگه دارند. تو قدر خرمي نوبهار عمر بدان****خزان گلشن ما را دگر بهاري نيست |
| [ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |
